زهرازهرا، تا این لحظه: 21 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره
Date of creation of my blogDate of creation of my blog، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره
My membership dateMy membership date، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

🌹خاطرات یک بانوی روشندل🌹

قلبم را به ❤خدا❤ میسپارم، که او به شدت کافیست

مشکلات زندگی

استاد در شروع کلاس درس، لیوانی پر از آب را به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید : به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند تقریبا 50 گرم. استاد گفت : من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست . اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد. استاد پرسید خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟ یکی از شاگردان گفت : دستتان کم کم درد میگیرد. استاد گفت : حق با توست...
9 تير 1399

به یاد ماندنی ترین اتفاق زندگیم، تولد 18 سالگی

عقربه های ساعت دارن با عجله حرکت میکنن . مثل یک بچه بازیگوش که میدوئه که توی مسابقه برنده شه . از بعضی روزها نمیشه رد شد . روزهای خاصی که برای هر کدوم از آدما یه روزه و خیلی مهمن . آره. هر لحظه داریم به روز هیجان انگیز زندگی من، نزدیک و نزدیک تر میشیم . شمارش معکوس: 10، 9، 8، 7، 6، 5، 4، 3، 2... 1 . بلههه . و حالا من 18 ساله شدم . مادر عزیزم، صمیمانه ازت ممنونم که صبورانه همه سختی ها رو تحمل کردی و منو به این دنیا آوردی تا طعم آغوش پر مهرت رو حس کنم و از محبت خالصانه ات بهره مند بشم. من خیلی خوشبختم ک...
5 تير 1399

ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر مبارک: آخرین پست 17 سالگیم

دختر زودتر راه میرود زودتر به حرف می افتد زودتر به سن تکلیف میرسد اصلا انگار از همان اول عجله دارد .... انگار هیچوقت برای خودش وقت ندارد ... حتی بازی هایش رنگ و بوی جان بخشیدن دارد ... رنگ و بوی ابراز عشق و محبت ... چنان معصومانه عروسکش را در آغوش میفشارد؛ گویی سالهاست طعم شیرین مادری را چشیده است ... آری ... دختر بودن یعنی همیشه عجله داشتن برای رساندن محبت به دستان دیگران... یعنی وقف کردن بند بند ساقه وجود برای رشد کردن نهال عاطفه.... دختر که باشی مهربانی ات دست خودت نیست .... خوب میشوی حتی با آنان که چندان با تو خوب نبوده اند... دل رحم می...
3 تير 1399

آخرین پست خرداد: سورپرایز من برای مبینا و مدیا

سلااام. چطورین دوستای خوبم؟  راستش امروز میخوام یه خورده باهاتون حرف بزنم. اول از همه... امروز تولد مدیا جونه. یکی از دوستای خوب نی نی وبلاگیمون. بهش تبریک میگممم. دو سه روز دیگه هم تولد یکی از عزیز ترین دوستامون، مبینا جان هست. مبینای مهربونم تولدت پیشاپیش مبارک. امیدوارم آسمون دلت پر از ستاره های خوشبختی باشه. واییی بچه هااا! فقط یکی از امتحانای من مونده که یکشنبه 1 تیره. اگه اون امتحانم با موفقیت بدم، دیپلمم رو میگیرم انشاالله. اصلا باورم نمیشه که دارم دیپلم میگیرم. من دیپلم کامپیوتر در خدمتتونم. خخخ. به امید رفتن به مقطع بالا تر. برای همگیتون آرزوی سلامتی، شادی و موفقیت دارم. این ماه خیلی سرم شلوغ ب...
30 خرداد 1399

سورپرایز مهدیه جونم، بهترین دوست دنیا

سلام بچه ها خوبین؟ منم توپ توپم. میدونین، دوست خوب یه نعمت بزرگه که به این آسونیا پیدا نمیشه. من یه دوست صمیمی خیلییی با احساس و مهربون دارم که اسمش مهدیه هست. دو شب پیش حال دلم خوب نبود. مهدیه جونم بهم گفت میاد پیشم تا یه خورده کنار هم باشیم و روحیمون عوض بشه. منم با خوشحالی موافقت کردم. اما نمیدونستم که... قراره سورپرایزم کنههه. وقتی اومد این کیک خوشگل و کادو های ناز رو برام آورد و حسااابی شرمندم کرد. مهدیه جونم یک دنیا مرسی. واییی بچه ها! اینقدر خوشحال شدم و ذوق کردم من. اینکه بدونی واسه یکی اونقدر مهمی...
28 خرداد 1399

به دنیا اومدن السا کوچولو

سلام سلام صد تا سلام، هزار و سیصد تا سلام. حال شما چطوره؟ احوال شما چطوره؟ خوبین؟ منم خیلی خوبم. چون... دیشب ساعت 10 شب السا کوچولو دختر عمه ام به دنیا اومد. هورااا. السا جونم به این دنیا خوش اومدی. با قدم های کوچیکت به زندگی عمه ام و همسرش برکت دادی. پ.ن: متاسفانه عکس نینی رو نمیتونم بذارم.
25 خرداد 1399

مروری بر هفته اول امتحانات

سلام بچه ها خوبین؟  مرورگر شما از Player ساپورت نمی کند   سه روزه که درست و حسابی به اینجا سر نزدم، میدونم. ولی باور کنین خیلی گرفتارم. مرسی که این همه لایک و کامنت فرستادین واسم گلا. حالا عیب نداره. میام به وب همتون سر میزنم که جبران شه. هفته ای که گذشت هفته سختی برام بود. انشاالله این هفته که داره میاد بهتر باشه. من اصولاً دوست دارم ایام امتحانات زودتر بگذره. اما چون امسال سال آخر مدرسه ام بود، مختصری تعریف از امتحانام میکنم. روز جمعه هفته پیش از صبح تا شب بکوب برای امتحان شنبه ام خوندم. شنبه امتحان نرم ...
23 خرداد 1399

یه تاریخ جالب: 18 خرداد 18 روز باقی مونده به 18 سالگی من

سلام بچه ها. امروز سن خودمو زدم تو سایت محاسبه سنین، اینو آورد: روز 5 ماه تیر سال 1381 محاسبه سن مطابق تقویم شمسی ۱۷ سال و ۱۱ ماه و ۱۳ روز تاریخ تولد Wednesday , 26  June  2002 چهارشنبه ، ۵ تیر [ سَرَطان ] ۱۳۸۱ الأربعاء ، ۱۴ ربیع الثانی ۱۴۲۳ سال ۱۳۸۱ : سال اسب ۱۸ روز تا سالروز تولد و ۱۸ ساله شدن شما بچه ها فردا یه امتحان سخت دارم. به شدت عصبی و مضطربم. الان دم اذانه. لطفا برام دعا کنید. مطالب درسمون خیلی سخته و توی مغزم نمیره. ...
18 خرداد 1399

باران

مرورگر شما از Player ساپورت نمی کند   همیشه فکر میکردم وقتی بارون میاد که آسمون دیگه دلش طاقت دیدن بدی های دنیا رو نداره. که دیگه نمیتونه جلوی اشکاشو بگیره. آخه آسمون غرور نداره که بخواد اشکاشو پنهون کنه. با فراغ بال میباره. جای همه آدمای دل شکسته میباره. خدایا منم میخوام مثل آسمونت باشم. صاف و پاک. امروز داشتم اخبار رو نگاه میکردم. میگفت یه بیماری وحشتناک اومده که بچه های زیر پنج سال میگیرنش فقط. بابام میگفت بچه معصوم تمام بدنش دون دون شده. میگن علائمش تب شدیده. با خودم گفتم: آخه خدا، چرا بچه های طفل معصوم که اونقدر ظریف و ضعیفن باید براشون مریضی درست بشه؟ اصلا چرا تو این دنیا اینقدر مشکل هست؟ خیلی...
12 خرداد 1399