18 سال و 18 روزگی من
سلام دوستای خوبم.
چطور مطورین؟
منم هی. بد نیستم. البته بیشتر سعی میکنم حفظ روحیه کنم و حال دلمو خوب کنم.
بگذریم که دنیا محل گذره. خخخ.
امروز 18 روز از 18 ساله شدنم گذشت.
داشتم فکر میکردم عمر آدم چقدر زود میگذره ها. انگار روزها و ساعت ها دارن میدوئن تا سریع رد بشن و برن.
مهم اینه که آدم بتونه از لحظه لحظه زندگیش لذت ببره. این واقعاً یه هنره ها. اینکه آدم مشکلات زندگیشو در نظر نگیره و بتونه نیمه پر لیوانو ببینه و خودشو شاد نگه داره که البته همیشه هم کار آسونی نیست.
بیخیال.
فقط اومدم بگم که...
فقط 39 روز مونده تا کنکور.
شاید یه علت بی حوصلگی منم همینه که حس پست گذاشتن نداشتم. بالاخره استرس داره دیگه کنکور.
ولی من نمیدونم چرا دلم روشنه و احساس میکنم که بتونم از پسش بر بیام. حالا انشاالله که همینطور باشه.
البته همینجوریم نمیشه ها. این اتفاق با دعای شما دوستای مهربونم میتونه بیفته. پس منم بین دعا هاتون یاد کنین. ممنونم.
همین دیگه.
حالا برین چند تا عکس زیبا ببینین.
فعلاً خدا یار و نگه دارتون.