حدیث، خواهری جونم، امروز 15 سال شد که بین ما نیستی!
حدیث جونم، خواهر عزیزی که حتم دارم اگه بودی بی نهایت با محبت میشدی، خواهر نازنینی که اگه بودی الان یه نوجوون پرشور بودی! سلام.
مهربونم امروز 15 اردیبهشته و دقیقاً 15 سال از نبودنت میگذره.
شاید برای من و بقیه دور و بری هامون 15 سال باشه، ولی مطمئنم واسه مامان و بابا مثل 15000 سال سخت گذشته.
میدونی، من اولش فکر میکردم تو پسر بودی. یعنی از مامان جون در موردت نمیپرسیدم که ناراحت نشه. ولی چند وقت پیش فهمیدم که تو هم مثل مهفام گلی یه دختر بودی که مامان دوست داشت اسمتو بذاره حدیث. ولی جفتتون رو از دست دادیم. تو و مهفام دوتا گل خوشبو بودین که خدا نخواست برای ما باشین.
حدیث جانم، آبجی زهرا خیلی دلتنگه. از اینکه خواهرم نشدی. از اینکه پیشم نیستی.
کاش بودی که میشدی محرم اسرار دلم. سنگ صبورم. خواهر فهمیده ام. کاش بودی خواهر خوبم.
اون وقت دیگه وقتی شادی خواهرا رو میدیدم، جیگرم نمیسوخت و حسرت نمیکشیدم که خواهر ندارم.
دلم غم داره حدیث، آبجی.
اینو مطمئنم اگه بودی هم با هم دعوا های خواهرانه داشتیم، هم درد و دل های خواهرانه. شک ندارم که با هم خواهرای خوبی میشدیم. اون وقت دیگه تنها نبودم و تو کمک حالم بودی.
ولی چه میشه کرد؟ مصلحت خدا این بوده.
اینکه تو، عزیز دل منو خدا بعد یه مدت کوتاه ببره پیش خودش توی بهشت.
میدونی حدیثم، من خیلیا رو دارم که برام مثل خواهرن. چند تا از دوستای واقعی و مجازیم که واقعا خانم و گلن. وقتی حال دلم خوب نیست، با محبتشون خوبم میکنن و به شدت برام عزیزن.
اما...
یه حسی میگه واقعا خواهر خود آدم یه چیز دیگه هست.
چند روز پیش این آهنگو دانلود کردم.
هر بار که گوشش میکنم بغض گلومو میگیره.
کاش بودی که این آهنگو برات میخوندم.
واقعاً هم خواهر، تو گل ناز منی.
میدونی حدیث جونم، شایدم اینکه تو نتونستی این دنیا رو ببینی یه جورایی بهتر شده. نتونستی ظلم ها رو ببینی. بدی ها رو ببینی.
تو پاک بودی مثل فرشته ها. ولی کاش مثل فرشته ها پر نمیکشیدی.
کاش پیشم بودی خواهری.
15 سال نبودنت تسلیتمون.