چهارمین سالگرد وبلاگم
سلااام.
خوبین؟
مرسی از نظرای خوب و پر انرژی که برام می فرستین.
خب خب خب. همونطور که گفته بودم امروز تولد وبلاگمه. یعنی در واقع الان 4 سال شد که من وبلاگ دارم.
البته یه وبلاگ دیگه هم داشتم که فکر کنم آذر 94 زده بودمش. ولی خب دیدم یه خورده طبق خیالات دارم توش می نویسم و واقعیت نداشت، این بود که حذفش کردم.
الانم که تولد وبلاگمه دیگه.
اینم کیک تولد برای شما. فقط کادو ها رو زود رد کنین بیاد که وقت نداریم. شوخی می کنما.
و اما از هفته اول دی ماه بگم.
ما کلا این هفته رو تعطیل بودیم. خوش به حالمون بودا مگه نه؟
درسته که روحیه ام بهتر شده، ولی این هفته هیچ کار مفیدی انجام ندادم. فقط فیلم دیدم.
یعنی خب برنامه امتحانی ما رو هنوز ندادن. وگرنه
می نشستم پای درس و مشقم. خودتون می دونین که بنده چقدررر بچه زرنگ و درسخوانی تشریف دارم؟
خلاصه.
کشکت ماسته.
خخخ.
خب دیگه چی بگم. بذارین فکر کنم ببینم اتفاقی بوده که بنویسم یا نه.
آهان آهان چرا.
تولد آقا محمد شوهر خالم دوم دی بود.
از همینجا بهشون تبریک میگم. عمو جان تولدتون مبارک. ان شاءالله بتونین خاله لیلای گل منو خوشبخت کنین و براش یه همسر نمونه باشین و به همه آرزو های مشترکتون برسین.
میگن قراره بارون بیاد. هوا هم ابریه. ولی خب هنوز که خبری نیست.
من دوست دارم هوا خوب شه و آلودگی برطرف.
ولی خب نمیشه گفت از اینکه مدرسه ها تعطیل بشه خوشحال نمیشم و مثل بقیه بچه ها نتوی فکرش نیستم.
اما خب خودخوری نمی کنم و اگه تعطیل نشیم ناراحت نمیشم. چون خیلی هم مهم نیست. بالاخره باید بریم مدرسه دیگه. این تعطیلیا باعث شده از درسا خیلی عقب بیفتیم ما.
همین دیگه. گفتم بیام پست تولدو بذارم که قولشو داده بودم.
شما هم کیک میل کنین. کامتون رو شیرین کنین عزیزانم. خیلی خوش اومدین به پست تولدی ما. امیدوارم اوقات خوشی رو پیش ما بگذرونین.
می بینین منو چه جَو گرفته؟
خیلی خب. دیگه زیاد نوشتم. بفرمایین قسمت کامنت دونی و ما رو خوشحال کنین.
ممنون.
خوش باشین.
بعداً نوشت: راستی امروز تولد دختر داییم بهاره جون هم هست. بهش تبریک میگم.