زهرازهرا، تا این لحظه: 21 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
Date of creation of my blogDate of creation of my blog، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره
My membership dateMy membership date، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

🌹خاطرات یک بانوی روشندل🌹

قلبم را به ❤خدا❤ میسپارم، که او به شدت کافیست

منجم

1398/11/3 11:10
نویسنده : زهرا‌بانو
214 بازدید
اشتراک گذاری

  پادشاهي بسيار چاق بود و از زيادي چربي و گوشت در رنج بود . اطباء هر دستوري مي دادند مفيد واقع نمي شد روزي مردي بحضور پادشاه رفت و گفت : من از علم نجوم اطلاع كامل دارم . اگر شاه اجازه دهد امشب سرنوشت سلطان را از اين بيماري چاقي ببينم . اگر عمر سلطان طولاني باشد معالجه شما را بعهده خواهم گرفت .

سلطان قبول كرد و به وي وعده انعام داد .

روز بعد منجم با كمال افسردگي و حالتي غمگين خدمت سلطان رسيد و عرض كرد ، بطوريكه از گردش ستارگان فهميدم متاسفانه از عمر ملك بيش از يكماه نمانده است و اگر باين حقير شك داريد دستور فرمائيد مرا زنداني كنند و چنانچه در مدت يك ماه گفته من درست در نيامد دستور قتلم را صادر نمائيد .

شاه او را زنداني كرد . از آن روز به بعد شاه از غم و غصه مردن از خورد و خوراك افتاد و ديگر اشتهايي برايش نماند و تا روز بيست و نهم تمام چربي و گوشتهاي اضافيش آب شد و مانند دوك لاغر گرديد .

دستور داد آن مرد را از زندان احضار كردند و به او گفت : يك روز ديگر به وعده ي تو بيشتر باقي نمانده است و اگر من تا فردا نمردم خود را براي مرگ آماده كن .

آن مرد خنديد و گفت : قربان مگر من چه كسي هستم كه بتوانم عمر سلطان را پيش بيني كنم؟ عمر دست خداست . چون ديدم اطباء نتوانستند داروئي براي لاغر شدن شما تهيه كنند ، تصميم گرفتم اشتهايتان را با اين خبر بد كور كنم تا از پرخوري دست برداريد و بتدريج لاغر شويد و خوشحالم كه نتيجه كارم را هم اكنون مي بينم .

سلطان عمل او را پسنديد و طبيبان نيز گفته ي او را تاييد كردند و انعامي نيكو گرفت .

پسندها (13)

نظرات (12)


3 بهمن 98 11:23
مثل همشه عالی بود 👍
خیلی ممنون بابت داستان های آموزندتون🙏
زهرا‌بانو
پاسخ
خواهش می کنم

3 بهمن 98 14:19
چقدر جالب بود😍
یکی هم بیاد اینو به من بگه لاغر شم😂
زهرا‌بانو
پاسخ
آخییی
نازینازی
3 بهمن 98 16:29
عالی بود👏🤩😇
زهرا‌بانو
پاسخ
ممنونم
🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
3 بهمن 98 18:01
عالی
زهرا‌بانو
پاسخ
خیلی ممنونم

4 بهمن 98 10:10
عالی بود زهرا خانوم
زهرا‌بانو
پاسخ
خیلی ممنون
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
4 بهمن 98 10:54
چ جاالب😁😁😁

من از اون دسته آدمام ک وقتی ناراحت میشم اشتهام بیشتر میشه😉اگه پادشاه هم مثه من بود این نسخه افاقه نمیکرد😀
زهرا‌بانو
پاسخ
ای جانم
منم اینجوریم

4 بهمن 98 15:16
زهرایی میای نی نی گپ؟
میخوام دوباره مشورت کنم با اجازه💕💕
زهرا‌بانو
پاسخ
بله حتما

4 بهمن 98 15:35
زهرا جون داستان رو اوردم صفحه اول وبم تا راحت باسی💙💙
زهرا‌بانو
پاسخ
مرسی
رمزو بده که زووود بیام

4 بهمن 98 16:35
زهرا بانو مثل همیشه عالی
زهرا‌بانو
پاسخ
ممنونم
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
5 بهمن 98 1:40
خوب بود عزیزم
زهرا‌بانو
پاسخ
ممنون مبینا جان
mahsamahsa
5 بهمن 98 13:22
عجب پادشاهی اگه من به جاش بودم اشتهام بیشتر میشد چاقتر میشدم بالاخره که قرار بود بمیرم😂😂🤣
زهرا‌بانو
پاسخ
وای دور از جون، ان شاءالله همیشه سالم و سلامت باشین
♡fatemeh♡♡fatemeh♡
5 بهمن 98 15:14
خیلی عالی ❤👌
زهرا‌بانو
پاسخ
مرسی فاطمه جون