زهرازهرا، تا این لحظه: 21 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره
Date of creation of my blogDate of creation of my blog، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره
My membership dateMy membership date، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 10 روز سن داره

🌹خاطرات یک بانوی روشندل🌹

قلبم را به ❤خدا❤ میسپارم، که او به شدت کافیست

دانه های قهوه

1400/4/24 12:46
نویسنده : زهرا‌بانو
279 بازدید
اشتراک گذاری

زن جوانی پیش مادر خود می‌رود و از مشکلات زندگی خود برای او می‌گوید و اینکه او از تلاش و جنگ مداوم برای حل مشکلاتش خسته شده است.

مادرش او را به آشپزخانه برد و بدون آنکه چیزی بگوید سه تا کتری را آب کرد و گذاشت که بجوشد. سپس توی اولی هویج ریخت در دومی تخم مرغ و در سومی دانه های قهوه. بعد از بیست دقیقه که آب کاملاً جوشیده بود گازها را خاموش کرد و اول هویج را در ظرفی گذاشت، سپس تخم مرغ‌ها را هم در ظرفی گذاشت و قهوه را هم در ظرفی ریخت و جلوی دخترش گذاشت. سپس از دخترش پرسید که چه می‌بینی؟

او پاسخ داد : هویج، تخم مرغ، قهوه. مادر از او خواست که هویج‌ها را لمس کند و بگوید که چگونه‌اند؟ او این کار را کرد و گفت نرمند. بعد از او خواست تخم مرغ‌ها را بشکند، بعد از این که پوسته آن را جدا کرد، تخم مرغ سفت شده را دید و در آخر از او خواست که قهوه را بچشد.

دختر از مادرش پرسید مفهوم این‌ها چیست؟

مادر به او پاسخ داد: هر سه این مواد در شرایط سخت و یکسان بوده‌اند، آب جوشان، اما هرکدام عکس‌العمل متفاوتی نشان داده‌اند. هویج در ابتدا بسیار سخت و محکم به نظر می‌آمد اما وقتی در آب جوشان قرار گرفت به راحتی نرم و ضعیف شد. تخم مرغ که در ابتدا شکننده بود و پوسته بیرونی آن از مایع درونی آن محافظت می‌کرد، وقتی در آب جوش قرار گرفت مایه درونی آن سفت و محکم شد. دانه های قهوه که یکتا بودند، بعد از قرار گرفتن در آب جوشان، آب را تغییر دادند.

مادر از دخترش پرسید: تو کدامیک از این مواد هستی؟ وقتی شرایط بد و سختی پیش می‌آید تو چگونه عمل می‌کنی؟ تو هویج، تخم مرغ یا دانه های قهوه هستی؟

به این فکر کن که من چه هستم؟ آیا من هویج هستم که به نظر محکم می‌آیم، اما در سختی‌ها خم می‌شوم و مقاومت خود را از دست می‌دهم؟ آیا من تخم مرغ هستم که با یک قلب نرم شروع می‌کند اما با حرارت محکم می‌شود؟

یا من دانه قهوه هستم که آب داغ را تغییر داد؟ وقتی آب داغ شد آن دانه بوی خوش و طعم دل پذیری را آزاد کرد. اگر تو مانند دانه های قهوه باشی هر چه شرایط بدتر می‌شود تو بهتر می‌شوی و شرایط را به نفع خودت تغییر می‌دهی

*****

پ.ن: امروز 19 سال و 19 روزمه.

پسندها (12)

نظرات (9)


24 تیر 00 14:52
فوق العاده آموزنده بود زهرا جون😍🌸🌼
زهرا‌بانو
پاسخ
مرسی عزیزم😍😍😍
آبجی مهناآبجی مهنا
24 تیر 00 17:13
خیلی قشنگ بود زهرا جون😍
زهرا‌بانو
پاسخ
مرسی مهنا جونی🥰

24 تیر 00 18:56
سلام من ستایشم قبلایکوبلاگ دیگه داشتم که مسدود شد این وبلاگ جدیدمه فالو شدی لطفا فالو کن♡
زهرا‌بانو
پاسخ
سلام ستایش جون فالو شدی گلم
🌼 نوشین 🌼🌼 نوشین 🌼
24 تیر 00 20:34
چقدر آموزنده&zwnj بود😍🌼
زهرا‌بانو
پاسخ
مرسی نوشین جونم💙💜
نازینازی
26 تیر 00 16:07
خیلییی قشنگ بود زهرا جونمم😘😍🤩
زهرا‌بانو
پاسخ
فدامدات خواهری💜💜💜
آبجی جونآبجی جون
29 تیر 00 15:45
خیلی عالی بود مرسی که مطالب آموزنده می گذاری🌺🌺😍
زهرا‌بانو
پاسخ
خواهش میکنم گلم خوشحالم که خوشتون اومد

6 مرداد 00 14:05
خیلی قشنگ بود🥺❤️
زهرا‌بانو
پاسخ
سلام عزیزم خوبی؟
چه خبر؟ چند وقته کم پیدایی! دلمون برات تنگ شده بود
مرسی از نظرت عزیزم چشمات قشنگ میبینه

6 مرداد 00 14:46
خوبم مرسی🌻💛
تو خوبی عزیزم؟؟ 
منم خیلیییییییی دلم تنگ شده بود🥺🥺
زهرا‌بانو
پاسخ
فدای تو 
منم خوبم خدا رو شکر. دانشگاه قبول شدم. تا ماه پیش درگیر کلاسام بودم. تو چی کارا میکنی؟ انتخاب رشته کردی؟

6 مرداد 00 16:05
خیلیییییی خوبه💛💛امیدوارم همیشههههههه موفق باشی😻😻
آره عزیزم رفتم تجربی
زهرا‌بانو
پاسخ
مرسیییی عزیزم تو هم همینطور