زهرازهرا، تا این لحظه: 21 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
Date of creation of my blogDate of creation of my blog، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
My membership dateMy membership date، تا این لحظه: 11 سال و 13 روز سن داره

🌹خاطرات یک بانوی روشندل🌹

قلبم را به ❤خدا❤ میسپارم، که او به شدت کافیست

دخترک گل فروش

1400/3/2 22:28
نویسنده : زهرا‌بانو
238 بازدید
اشتراک گذاری

دخترک گل فروش سال ها در آرزوی خریدن یک کفش قرمز بود و پول هایی را که از فروختن گل
 های مریم به دست آورده بود را در قلک کوچکش جمع میکرد.
آن روز صبح هم مثل همیشه در فکر و رویایش بود که ناگهان در اثر برخورد با اتوموبیلی به گوشه ای پرتاب شد.
 وقتی چشمانش را باز کرد خود را روی تختی سفید و تمیز دید که در کنار آن هدیه ای قرار داشت.
دخترک با خوشحالی هدیه را باز کرد ..یک جفت کفش قرمز بود!!!
چشمان دخترک از شادی برق میزد ولی افسوس که او نمیدانست..

پاهایش دیگر توان راه رفتن ندارد....

پسندها (12)

نظرات (7)

🌼 نوشین 🌼🌼 نوشین 🌼
2 خرداد 00 23:47
فکر نمیکردم اینحوری تموم بشه😭😭💔
زهرا‌بانو
پاسخ
آره خیلی غم انگیز بود😔
ولی در کل قشنگ بود به نظرم💙

3 خرداد 00 10:20
خیلی زیبا بود زهرا جون😍
ولی غم انگیز و احساسی😢!
زهرا‌بانو
پاسخ
مرسی عزیزم💖
موافقم

3 خرداد 00 11:31
خیلی عالی بود زهرا جون💗💗💗💗
زهرا‌بانو
پاسخ
مرسی عزیزم💖💖
AvaAva
3 خرداد 00 13:51
وایی😥
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
3 خرداد 00 14:51
عالی
زهرا‌بانو
پاسخ
مرسی عشقم
mahsamahsa
3 خرداد 00 20:19
وای آخرش که خیلی بد شد الهی خدا قسمت هیچ کس نکنه💙
زهرا‌بانو
پاسخ
الهی آمین
🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
11 خرداد 00 4:56
بیچاره دختره ارزو بدل ماند خدا به  سر کسی نیاره انشاالله
زهرا‌بانو
پاسخ
الهی آمین