زهرازهرا، تا این لحظه: 21 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
Date of creation of my blogDate of creation of my blog، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
My membership dateMy membership date، تا این لحظه: 11 سال و 13 روز سن داره

🌹خاطرات یک بانوی روشندل🌹

قلبم را به ❤خدا❤ میسپارم، که او به شدت کافیست

آمدممم

1398/5/8 17:20
نویسنده : زهرا‌بانو
287 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان.

خوبین؟

منم... هی... بد نیستم.

امروز اومدم ببینم چند روزه پست نذاشتم.

دیدم فقط سه روز شده.

ولی چون قبلاً تند تند مطلب می نوشتم اینجا، این سه روز به نظرم خیلی زیاد اومد.

الانم حوصله چندانی نداشتم.

آخه این روزا... خب...

یه تنبلی وحشتناک وجودمو گرفته.

تو این مدت هیچ کار خاصی نکردم. جز روزمرگی.

صبح که پا میشم، اول صبحونه و بعد فیلم دیدن و آهنگ گوش دادن و گاهی هم رمان خوندن و... تا شب.

در حالی که قبلاً خیلی فعال بودم. داستان می نوشتم، مطالب روانشناسی می خوندم، زبان تمرین می کردم، کتابایی که از شخصیتای بزرگ بودن و فایل صوتیشو گیر می آوردم گوش می دادم.

ولی حالا...

خودمم به شدت از وضع به وجود اومده ناراضی ام. ولی خب.

فقط اومدم بگم آپم.

اما ایشالا به همین زودیا از این سستی و بی انگیزگی و بی حوصلگی در میام و به همون دختر شاد و پر تلاش قبل تبدیل میشم.

در آخر از همه اونایی که به وبلاگم میان، مخصوصاً اونایی که پست ها رو لایک می کنن ممنونم.

پسندها (7)

نظرات (3)


8 مرداد 98 17:30
منم بی حوصله شدم فجییع
زهرا‌بانو
پاسخ
آره. بعضی وقتا آدم اینطوری میشه. نمیدونم چراااا.

8 مرداد 98 19:32
سلام زهرایی جانم، افرین به این انگیزه
ولا این چند وقت کلا تابستون بی حوصلگی میاره منهم همیطور😉😄 
زهرا‌بانو
پاسخ
آره آبجی جون. ممنون که نظر دادی.
نرگسنرگس
9 مرداد 98 2:40
منم چند وقته همین جوری ام زهرا جان 😆
زهرا‌بانو
پاسخ
بله خاله جون. مرسی به وبلاگم سر می زنید